خلاقيت در آموزش و پرورش

خلاقيت در آموزش و پرورش

مقدمه

زندگي پيچيده امروزي ، هرلحظه در حال نوشدن است و خلاقيت و نوآوري ، ضرورت استمرار زندگي فعال . انسان براي خلق نشاط و پويايي در زندگي نيازمند نوآوري و ابتكار است تا انگيزه تنوع طلبي خود را ارضاع كند . جامعه انساني براي زنده ماندن و گريز از مرگ و ايستايي به تحول و نوآوري نياز دارد . امروز شعار (( نابودي در انتظار شماست مگر اينكه خلاق و نوآور باشيد )) در پيش روي مديران همه سازمان ها قرار دارد اما مسؤوليت سازمان هاي آموزشي به خصوص آموزش و پرورش كه وظيفه تعليم و تربيت فرزندان و آينده سازان جامعه را برعهده دارد ، صبغه اي ديگر به خود مي گيرد . از اين رو سازمان هاي آموزشي از يك سو وظيفه فراهم آوردن زمينه رشد و پرورش خلاقيت و نوآوري و استفاده صحيح و جهت دار از استعدادها و توانايي هاي افراد را برعهده دارند كه اين خود زمينه ساز توسعه فرهنگي ، اقتصادي و اجتماعي و … در جامعه است و از سوي ديگر براي پويايي خود نيازمند پرورش و بهره مندي از خلاقيت و نوآوري در سطوح سازماني مي باشند .

خلاقيت در آموزش و پرورش

تعريف خلاقيت

صاحب نظران تعريف هاي متعددي از خلاقيت و نوآوري ارائه داده اند . (( استيفن رابينز )) خلاقيت را به معناي توانايي تركيب انديشه ها و نظرات در يك روش منحصر به فرد با ايجاد پيوستگي بين آنان بيان مي كند . او نوآوري را به معناي فرآيند اخذ انديشه خلاق و تبديل آن به محصول ، خدمات و روش هاي جديد عمليات مي داند . (( رضائيان )) خلاقيت را به كارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد مي داند . نوآوري به كارگيري انديشه هاي جديد ناشي از خلاقيت است كه مي تواند به صورت يك محصول جديد ، خدمت جديد يا راه حل جديد انجام كارها باشد .  شايد به جرات بتوان گفت كه جامع ترين تعريف خلاقيت توسط (( گيلفورد )) دانشمند آمريكايي عرضه شده است . او خلاقيت را با تفكر واگرا ( دست يافتن به رهيافت هاي جديد براي مسائل ) در مقابل تفكر همگرا ( دست يافتن به پاسخ ) مترادف دانسته است . افرادي كه تفكر واگرا دارند در فكر و عمل خود با ديگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور مي شده روش هاي خلاق و جديد را به كار مي برند . برعكس كساني كه از اين خصوصيت برخوردار نيستند تفكر همگرا دارند و در فكر و عمل خود از عرف و عادت پيروي مي كنند . پس تفكر واگرا يعني دور شدن از يك نقطه مشترك كه همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفكر همگرا يعني نزديك شدن به آن نقطه .

امروزه ثابت شده است كه برخلاف باور بسياري كه ابداع و خلاقيت را خصوصيت ذاتي بعضي افراد مي دانند ، اين استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عموميت دارد و مي توان آن را با كاربرد اصول و فنون معين و ايجاد طرز تفكرهاي جديد و ايجاد محيطي مناسب پرورش داد. (( رابرت اپسين )) مي گويد : (( من پس از بيست سال تحقيق ، بررسي و مطالعه روي اين مساله به اين نتيجه رسيدم كه همه انسان ها از قوه خلاقيت برخوردار هستند و استثنايي وجود ندارد .)) پس مي توان موهبت خلاقيت را با به كارنگرفتن پژمرده نمود و يا با انجام فعاليت هايي كه بيشترين امكان را براي پرورش خلاقيت ايجاد مي كند آن را توسعه داد . براي رشد استعداد خلاق ، سازمان بايد شرايط و جو لازم را فراهم سازد هرچند كه خود فرد نيز در رشد اين استعداد نقش اساسي دارد .

جهت گيري خلاقيت در سازمان هاي آموزشي

1-در اغلب آموزش هاي سنتي ، فراگيران فقط در معرض مطالب و مهارت هاي ارائه شده از طرف معلم يا مدير قرار گرفته و مطابق برنامه از پيش تعيين شده حتي در جزئيات به پيش مي روند . در آموزش خلاقانه ، فراگيرنده خود نقش فعال ايفا نموده و مربي يا رهبر به جز در كليات و جهت اصلي آموزش ، نقش تعيين كننده اي ندارد .

2-برنامه هاي آموزش و محتواي مطالب حتي الامكان بايد موجب رشد و توسعه تفكر واگرا به جاي تفكر همگرا در فراگيران شود .

3-شناخت علائق و انگيزه عاطفي و غيرعاطفي هريك از فراگيران براي پيشبرد امر آموزشي ضروري است .

4-مباحث و فنون مطرح شده درهرمرحله ازآموزش وپرورش فراگيرندگان بايد كاربردي ملموس و عملي در زندگي و كار فرد داشته باشد .

5-اميد به آينده و ايمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصيب فراگير خواهدشد بايد در دوره هاي آموزش خلاقيت مورد تاكيد قرار گرفته تا انگيزه بيشتري براي فراگيرنده به وجود آيد .

6-تجسم وضع آينده مساله و مقايسه آن با وضعيت فعلي ، كمك مفيدي به يافتن راه حل هاي بديع خواهد نمود .

اصولا“ استعداد خلاق در محيط هاي مطلوب ، شكوفا و متبلور مي شود بنابراين يكي از الزامات و روش هاي مهم براي تبلور خلاقيت ، ايجاد فضاي محرك ، مستعد و به طور كلي خلاق است . در سازمان هاي آموزشي علاوه براين كه چنين فضايي بايد براي معلمان و مديران مهيا باشد ، معلمان نيز بايد زمينه لازم و فضاي مطلوب را براي دانش آموزان فراهم سازند .

يكي ديگر از شيوه هاي مهم و پرجذبه پرورش خلاقيت و نوآوري ، مشورت است . اساسا“ يكي از نشانه هاي رشد اجتماعي ، شورا و مشورت است و بدون ترديد افرادي كه اهل مشورت هستند از عقل و فكر بيشتري برخوردار مي باشند . اسلام نيز انسان را به شورا و مشورت ترغيب نموده و پيامبر اسلام نيز از مشورت به عنوان يك اصل تربيتي استفاده كرده است . در واقع هرقدر مديران در سازمان هاي آموزشي از دانش و تجربه كافي برخوردار باشند باز هم مشورت با ديگران ، افق هاي تازه اي را براي آنها خواهد گشود . حضرت علي (ع) مي فرمايند : مهم ترين راه حل ها و صحيح ترين شيوه ها با استفاده از انديشه هاي افراد مختلف به دست مي آيد .

ويژگي هاي افراد خلاق

بنابرتحقيقات و بررسي هاي انجام شده توسط صاحب نظران و پژوهشگران ، عوامل زير در بروز خلاقيت مؤثر مي باشد :

 نداشتن تعصب نسبت به تغيير ، علاقه به يادگيري و كنجكاو بودن ، علاقه به آزمايش و تجربه دائمي ، گرايش به كارهاي پيچيده ، توسعه دامنه دانش و آگاهي خود ، واقع بيني ، اعتماد به نفس بالا ، توجه به زمان و وقت شناسي ، شجاعت در پذيرش عيوب خود ، توانايي تشخيص آنان و قدرت ترك عادت هاي ناپسند ، توجه توام به رؤيا و عمل ، رك گويي و صراحت بيان ، داشتن قدرت جمع بندي مسائل و قضايا و نتيجه گيري ، بيان عقيده خود در جلسات ، عدم پافشاري در تحميل عقايد خود ، شوخ طبعي ، ميل به ريسك كردن ، پشتكار و تلاش مستمر و داشتن ظرفيت بالا در تحمل ناملايمات .

موانع خلاقيت

موانع خلاقيت را مي توان به سه دسته تقسيم كرد : 1- موانع فردي 2- موانع اجتماعي 3- موانع سازماني

موانع فردي خلاقيت : نداشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شكست ، تمايل به همگوني و عدم تمركز ذهني از مهم ترين آن مي باشد  به طور كلي موانع فردي خلاقيت شامل موارد ذيل مي باشد :

1-عدم اعتماد به نفس 2-دلسرد شدن 3-تاكيد بر عادت هاي پيشين 4-محافظه كاري 5-وابستگي و جمود فكري 6-عدم تمركز ذهني 7-عدم استفاده از طرفين مغز 8-مقاوم نبودن 9-كمرويي 10-عدم انعطاف پذيري

تهيديدها

1-ركود علمي نيروي انساني : منابع انساني كه در واقع زيرساخت آموزش و پرورش هستند متاثر از وقايع و فراز و نشيب هاي اجتماعي و بعضي باورهاي تحميلي از سوي عوامل بيروني ، دچار نوعي بي انگيزگي و به دنبال آن ركود علمي گرديده اند كه پيامدهاي زيان بار و مخرب آن علاوه بر خود منبع بر روي محصول نيز اثر گذاشته و محصول آينده را صرفا“ با ارزش هاي كمي تربيت نموده و كمتر به كيفيت كه در اينجا همان خلاقيت و مهارت هاي لازم است ، پرداخته مي شود .

2-ديدگاه سنتي مديران و معلمان 3-فضاي نامناسب 4-محتوا محوري 5-ارزش گذاري هاي قالبي و كمي 6-انحراف مسير ارزش يابي مستمر از اهداف تعريف شده

فرصت ها

1-نيروي انساني موجود ( شناسايي نيروهاي داراي ويژگي هاي فرد خلاق و به كارگيري اين افراد در گلوگاه هاي موجود )

2-مجامع تخصصي گروه هاي آموزشي : با توجه به نقش مشورت در پرورش خلاقيت ، ورود به اين مجامع و ايجاد فضاي معنوي رشد خلاقيت در همكاران ، به كارگيري و اجراي سياست هاي انگيزشي ، رقابتي ، ترويج روش هاي جديد ، تجربه برگزاري كلاس درس خارج از محيط فيزيكي كلاس ، ترويج نگرش نو به ارزش يابي مستمر مي تواند مؤثر واقع شود .

3-كميته پژوهش : انتخاب رابطين پژوهشي در آموزشگاه ها و هدايت رابطين جهت  ترويج ويژگي هاي خلاقيت و شناسايي دانش آموزان فعال و تشكيل گروه كاري دانش آموزي

4-دانش آموزان : با توجه به بهره هوشي بالاي دانش آموزان ايراني ، وجود استعدادهاي درخشان در آنها ، اين منبع عظيم منسجم با ايجاد فرصت هاي لازم ، محيط و فضاي مطلوب مي تواند تبديل به نيروي فعال كنجكاو و خلاق گردد .

5-اولياي دانش آموزان : والدين در محيط خانواده اين قابليت را دارند كه محيط را جهت تقويت روحيه پرسشگري و كنجكاوي آماده نمايند و خود نيز با طرح پرسش و يا پاسخ منطقي به كنجكاوي فرزندان مسير را هموار نمايند .

راه حل هاي پيشنهادي

معلمان :

1-تدوين و اجراي سياست هاي انگيزشي و تشويقي براي همكاران

2-آموزش نيروي انساني توسط اساتيد مجرب در قالب كارگاه هاي تابستاني

3-طرح موضوع به صورت كاربردي در جلسات شوراي معلمان

4-تشويق معلمان به آزمايش كردن و كاربست روش هاي تازه

5-ايجاد محيط آزاد و روابط صميمانه ميان معلمان و رهبران رسمي مدارس براي كاربست يافته ها و روش هاي نوين

6-تشخيص ارزش كار و تشويق افرادي كه به آزمايش روش هاي نوين مبادرت مي ورزند .

دانش آموزان :

1-براي پرسش هاي دانش آموزان بايد اهميت قائل شده و آنان را راهنمايي نمود تا خود جواب پرسش ها را بيابند . ( تقويت روحيه پرسشگري و كنجكاوي )

2-عقايد غيرعادي بايد مورد احترام قرار گيرد و ارزش آن براي كودكان روشن گردد .

3-بايد به كودكان نشان داد كه عقايدشان داراي ارزش است و عقايدي كه امكان اجراي آن در كلاس ميسر باشد ، پذيرفتني است .

4-گاهي اوقات بدون اين كه تهديدي از جهت نمره ، ارزش يابي و يا انتقاد در كار باشد بايد كودكان را آزاد گذاشت تا كارهايي را كه خودشان مي خواهند انجام دهند .

5-هرگز نبايد در مورد رفتار دانش آموزان بدون اين كه علل و نتايج آن مشخص شود ، قضاوت نمود .

6-تشويق دانش آموزان به داشتن و ارائه انديشه هاي بكر

كتب درسي

1-تجديد نظر در تدوين بعضي از كتب درسي با رويكرد كاربردي متون به ويژه در علوم پايه و فصل بندي موضوعي آن

2-تاكيد بر فعاليت ها و مهارت هاي خارج از كلاس و كاربست آموزه هاي علمي در زندگي عادي

منابع مورد استفاده : 

-غلامپور.عباس ، خلاقيت و نوآوري در سازمان هاي آموزشي

-فصلنامه مديريت شماره هاي 23 الي 25

-بودو . آلن ، خلاقيت در آموزشگاه

-تبور آگايي فيشاني ، خلاقيت و نوآوري در انسان و سازمان ها

****

منبع :   مقاله    ”  خلاقيت در آموزش و پرورش ( تهديدها و فرصت ها ، ارائه راه حل هاي پيشنهادي )   ” – تهيه كننده : عبدالرحمن جرجاني ، معاون آموزش و پرورش آق قلا    -برگرفته از سايت    http://www.golestanier.ir –  سايت پژوهشكده تعليم و تربيت سازمان  آموزش  و پرورش   استان  گلستان

2 دیدگاه دربارهٔ «خلاقيت در آموزش و پرورش»

  1. mehdi mohammadi

    ba tashakur az matalebe jazzabetan…man chand sal ast ke tavasute yek seri bulokhaye chobi,khalaghiate khod ra bish az pish shukofa kardam.tanha kasi hastam ehtemalan dar iran ke mitavanam tamame sazehaye sade ta pichideye mohandesi ra tavasute in bulokha shabihsazi kunam..mikhastam agar emkan darad ba shoma mashvarat konam baraye ijade kelashaye amozeshi da madares va moasesat..
    mamnon misham agar komak befarmaed

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید